کارستون

- به فکرِ قوس نان بودم نه، قرص نان، اگر چه در دایره چرخ فلک به نقطه نان هم نرسیدم. من در کار خط بودم، خط و خطا، خطاطی، شما به چه کار بودین بانو؟
- رُوفتن، دوختن، پخت و پز، تابستان آبغوره می گرفتم، زمستون رُب انار.
- همه رو به شکمِ من کردی. آب یک تاکستان رو.
- دوای پا دردتون بود آبغوره.
- و یک نارنجستان نارنج.
- آب نارنج، دوای سر دردتون بود.
- یک باغ انار.
- فسنجون دوست داشتین.
- پس گردو هم خوردم؟
- شکر خدا، همه چیز خوردین، شما چیز نخورده نیستین، مرد باید چشم و دل سیر باشه.

۸ نظر:

  1. ما از نخوردن میل مون کور شده و چشمو دلمون سیر.

    پاسخحذف
  2. رضا خوشنویس با اون یال و کوپال آخرش شد رضا تفنگچی ........................پس وای بحال ما....هرکی مثه ما اسیره مادر کونش بمیره

    پاسخحذف
  3. زرگری و آهنگری بلد نبودم،از بخت بد شدم شاگرد نعل بند.

    پاسخحذف
  4. شکر خدا،از دولتی سَر شما، همه چیز تو این دَر خونه پیدا میشه.

    پاسخحذف
  5. آقام خدا بیامرز می گفت :
    نون بازوتو بخور ، نه زور بازوتو .

    ما که به خرجمون نرفت .

    پاسخحذف
  6. چه ییلاق قشلاقی کردن آقا و خانوم.

    پاسخحذف
  7. پرهیز مرهیزش میدین که چی،خورشید دم غروب،آفتاب صلات ظهر نمی شه.

    پاسخحذف

- حق حذف و ویرایش نظرها برای ژغال محفوظ میباشد
- برای راحتی در ارسال نظر از «فایرفاکس» استفاده کنید
- «ناشناس» نظر ندهید