دوا

- وخی یه حمومی برو، از این کسالت در می‌آی. دوای رخوت تو دستِ مشت و مال چیه اس.
- یه دلاک سراغ داری، دلِ آدمو بشوره، بخور، کرک جون، آب از دستِ صیاد خوردن بهتره تا سلاّخ، بخور.
- سلاّخ خلاص می‌کند، صیاد گرفتار.

۲ نظر:

  1. سلاخی می گریست ,
    به قناری کوچکی دل باخته بود
    ا.شاملو

    پاسخحذف
  2. کباب قناری بر آتش سوسن و یاس...

    پاسخحذف

- حق حذف و ویرایش نظرها برای ژغال محفوظ میباشد
- برای راحتی در ارسال نظر از «فایرفاکس» استفاده کنید
- «ناشناس» نظر ندهید